شاید اگر کسی بخواهد از انیمیشن خانواده ویلابی ها برای شما تعریفی ارائه بدهد، تعریف خود را با جملهای شبیه به این شروع کند که پدر و مادری هستند که بچّههایشان را دوست ندارند! و شما سریع به این فکر کنید که اصلاً همچین اثری نباید ساخته و دیده شود و به هیچ وجه مناسب بچّهها نیست!
امّا حتماً این حکایت را شنیدهاید که «لقمان حکیم را گفتند: ادب از که آموختی؟ پاسخ داد: از بیادبان! هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم.»!
بله، گاهی باید حقایق تلخ را هم بشنویم و هم ببینیم تا بتوانیم قدر داشتههایمان را بدانیم و شکرگذار زندگیمان باشیم.
در این انیمیشن شاهد صحنههای نامتعارف و متفاوت با دیگر انیمیشنهای ساخته شده هستیم که تلنگری بر روح و ذهنمان وارد میکند و به خود میگوییم که انیمیشن خانواده ویلابی را باید دید و آموخت، و یا شاید به دیگران دیدنش را هم توصیه بکنیم!
خانواده ویلابی را بشناسیم
اگر بخواهیم از انیمیشن خانواده ویلابی حرف بزنیم، باید آنها را بشماریم و بشناسیم و کمی از احوالاتشان باخبر شویم تا بفهمیم در این خانوادی عجیب و غریب چه میگذرد.
ویلابیها یک خانوادهی شش نفری هستند که احساسات دور از ذهنی در خانواده شان جریان دارد.
پدر و مادر عاشقی (با صداهای مارتین شورت و جِین کراکوسکی) که نه تنها فرزندان خود را دوست ندارند بلکه از آنها متنفر هم هستند؛ تعجب نکنید، دنیای وسیعی داریم که هر نوع اتّفاقی، هر چند عجیب و غریب، پیش میآید و خانواده ویلابیها نمایندهی این نوع از خانوادهها هستند.فرزندان این خانواده عبارتند از: یک پسر به اسم تیم (با صدای ویل فورت)، یک دختر به اسم جین (با صدای آلسیا کارا) و دو پسر دوقلوی بازیگوشی که پدر و مادرشان حتی زحمت پیدا کردن اسمهای جداگانه را هم نکشیدند و اسم هر دوی آنها بارنابی گذاشتند! (با صدای سین کولن).
درباری انیمیشن خانواده ویلابی
انیمیشن خانواده ویلابی یک انیمیشن در ژانر ماجراجویی و کمدی و محصول کشورهای آمریکا و کانادا است و توسط کریس پرن و کوری اونس کارگردانی شده است.
کریس پرن و مارک استنلیگ داستان این انیمیشن را بر اساس رمانی از لوئیس لوری به همین نام نوشتهاند.
اکران اوّلیۀ این انیمیشن در ژانویه سال 2020 در کشور کانادا بود و همچنین در سایت IMDB نیز امتیاز نسبتاً خوبی کسب کرد (6.4 از 10).
موسیقی این انیمیشن را مارک مادرزبا ساخته است و هنرمندان صداپیشه آن نیز ویل فورت، مایا رودولف، آلیسیا کارا، تری کروز، مارتین شورت، جین کراکوفسکی، شان کولی و ریکی جروایز در نقش گربهی راوی هستند.
شخصیتهای این انیمیشن توسط طراحی به نام کریگ کلمن طراحی شدهاند. این طراح قبلاً هم شخصیتهای انیمیشنهای ماداگاسکار از کمپانی دریمورکز انیمیشن، هتل ترانسیلوانیای کمپانی سونی پیکچرز و خانوادۀ آدامزِ کمپانی مترو گلدوین مایر را طراحی کرده است.
انیمیشن خانواده ویلابی کلیشهی اغلب انیمیشنها را در هم شکسته، و به شکلی طنزگونه مسائلی را عنوان میکند که در هیچ انیمیشن دیگری دیده نشده است.
اغلب انیمیشنها با نمایش خوبیها به جنگ بدیها میروند. در آنها هیچ خبری از پدر و مادر بد نیست، بچّهها همیشه عاشق والدینشان هستند و هیچگاه در صدد نابودی آنها برنمیآیند.
انیمیشن خانواده ویلابی با شجاعت دست بر روی موضوعی حیاتی گذاشته و با نمایش دادن سیاهیها در غالب طنز، اساس خانواده را در عین حال که ستایش میکند، امّا شکل امروزیاش را به نقد میکشد.
انیمیشن خانواده ویلابی و نقشه خانوادگی برای داشتن زندگی مستقل!
خلاصه داستان زندگی خانواده ویلابی
داستان انیمیشن خانواده ویلابی از زبان گربهای روایت میشود که در شهر پرسه میزند و از پنجرهها به خانهها سرک میکشد زندگی آدمها را از پشت شیشه نظاره میکند.
امّا از آنجایی که خانواده ویلابی و خانهی آنها عجیب و غریب هستند، ما را با خود به خانهی آنها میبرد و داستانشان را روایت میکند.
ویلابیها خانوادهای با اصالت هستند که میراث خانوادگیشان سنّت، ابداع، خلاقیت و شجاعت است. پدر و مادر این خانواده علیرغم عشقی که به یکدیگر دارند، از فرزندانشان متنفرند و آنها را مزاحم زندگی خود میدانند؛ بنابراین نه تنها توجّه و محبتی نسبت به آنها ندارند، بلکه آنها را از غذا و پوشاک و هر گونه رفاهی محروم کردهاند.
روزی بستهای اسرارآمیز به دست بچّهها میرسد که پس از باز کردن آن بسته، بچّهها تصمیم میگیرند که پدر و مادرشان را به سفر بیبازگشتی بفرستند تا بلکه بتوانند از چنگ آنها نجات پیدا کنند.
پدر و مادر تور مسافرتی که بچّهها برای آنها تدارک دیدهاند را قبول میکنند و بار سفر را میبندند، امّا قبل از آن پرستاری را برای نگهداری از بچّهها استخدام میکنند.
تیم فکر میکند که پرستار از طرف پدر و مادرشان مأمور آزار دادن آنها شده است، بنابراین از پرستارشان به ادارهی ایتام شکایت میکنند. امّا همه چیز طبق خواستهی آنها پیش نمیرود، چون مأموران اداره آنها را به یتیمخانه میبرد و در آنجا آنها را از هم جدا میکنند!
هر کدام از بچّهها به خانوادهای سپرده میشوند. آنها وضع خوبی ندارند؛ تیم همیشه در حال فرار از دست خانواده جدید است، جین دچار افسردگی میشود و بارنابیها هم سرخورده شدهاند.
پرستار که از وضع آنها باخبر شده است، به کمکشان میشتابد؛ اوّل به سراغ تیم میرود و پس از فراری دادن تیم، به کمک او بقیه بچّهها را هم فراری میدهد و با هم تصمیم میگیرند با هم به سراغ پدر و مادرشان بروند.
بچّهها و پرستار مهربان با کمک فرمانده ملانوف، رئیس کارخانه ی شکلاتسازی، که بالون بزرگی ساخته است، برای دیدن والدینشان به قلّه میروند، امّا باز با رفتار سرد و بیمهر آنها روبهرو میشوند. پدر و مادر با بیتوجّهی نسبت به بچّهها به سمت بالون میروند و سوار بر بالون از آنها دور میشوند، امّا با سهلانگاری بالون دار حادثه میشود و سقوط میکنند.
این بار بچّهها واقعاً یتیم شدند. امّا پرستار و فرمانده ملانوف آنها را تنها نمیگذارند و به همراه آنها یک خانوادۀ شاد و خوشبخت را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری
تا به حال هر چه دیدیم و آموختیم از آموزههای مثبت و سپید بود، این بار انیمیشن خانواده ویلابی جنبهی دیگر از آموزش را نمایش میدهد و علیرغم تصویر سیاهی که از نظام خانواده نشان میدهد امّا خوب است که در کنار بچّهها دیده شود و در مورد آن با یکدیگر به بحث و تبادل نظر بپردازید.
امیدواریم از خواندن این مقاله به اندازه کافی لذت برده باشید. اگر این انیمیشن توجه شما را به خودش جلب کرده نظر خودتان را با ما به اشتراک بگذارید و برای خواندن مطالب بیشتر وبلاگ دیجیتون را مطالعه کنید.